سیاق نو
از این پس می خواهم اینجا در مورد یک موضوع خاص که فیمهایی بر آن اساس ساخته شده (تم) یا گونه های خاص سینمایی (ژانر) یا فیلمهای یک کارگردان خاص و یا ساخته های واحد (مثل انیمیشن های پیکسار) بنویسم تا حاصل نوشته هایم به یک دردی بخورد، تا چه پیش آید.
3 نظر:
تو این چند وقتی که در اروپا هستم دیدم که مشخص ترین تفاوتشون با ما اینه که هر کسی سخت و سفت می چسبه به یه کاری و در اون کار حرفه ای و متخصص می شه اگرچه در امور دیگه بی سواد به نظر می یاد.
هر چند که خیلی از سینما بنویسید به کار من یکی نمی یاد...اما تو مملکت ما چیزی که زیاده آدمهایی اند که از هر دری سخنی می گن و فردی با دایره وسیع شناخت شما خیلی حیفه تو یه دایره بچرخه و چون در نهایت می بینید که سرجاتون وایستادین.
و این رویکرد جدید شما بسیار عالیه
موفق باشید...
یادی از خاطرات کودکی
سال گذشته به بهانه تولدم از آرزوهایم در دوره نوجوانی نوشتم امسال می خواهم به قبل تر برگردم یعنی زمانی که آرزوهایم و زندگی ام چیزی فراتر از رویاهای شیرین و زودگذر کودکانه نبود.
نمی خواهم از خودم تعریف کنم. اما در مقایسه با خیلی از بچه ها من در دوره کودکی بسیار آرام بودم. شیطنت های خاص خودم را داشتم اما فرزند ارشد بودن باعث شده بود که همیشه خودم را مسئول بدانم. یک جورهایی فکر می کنم من زودتر بزرگ شدم. البته به تجربه متوجه شدم که همیشه بچه بزرگ خانواده مجبور است که عاقل تر از خواهر و برادر بعد از خودش باشد. اما هر چه کوچکتر بودن و خصوصا ته تغاری، این شرایط را فراهم می کند که هم بتوان لوس بازی درآورد و هم اینکه فرصت بیشتری برای کودک ماندن فراهم باشد! هر چند که استثناء هایی هم وجود دارد.
يشب يك آمريكايي در پاريس رو ديدم.به قول خودتون يه تم جالبي برام داشت. درسته يه فيلم شاعرانه بود و با پايان خوش ولي خب روياپردازيش خيلي جالب بود.
دلم نيومد با كسي در موردش حرف نزنم!
ارسال یک نظر