تجربه ای نو

امروز سر کلاس اول راهنمایی مدرسه ای که در آن تدریس می کنم یک تجربه ناب به دست آوردم که تصمیم گرفتم لااقل برای خودمم که شده آن را ثبتش کنم.بعد از صحبتی که با یکی از دوستان داشتم سر تدریس جملات و سه مرحله گفتن آنها ، خواندن و نوشتنشان تصمیم گرفتم آن طرح را سر کلاس عملی کنم

از بچه ها که فکر کنم 18 نفرند تک تک جمله "?What are you" را پرسیدم ، خوشبختانه به دانش آموز دوم نرسیده (علی رحمانی) که بسیار تیزهوش است) پاسخم را گرفتم و جوابم را به درستی داد. بچه های دیگر هم حالا یا خودشان خوب بلند بودند پاسخ را یا از پاسخ های درست دیگران یاد می گرفتند و جواب می دادند.

یک دور همین طور ادامه دادم تا اینکه پرسشم را عوشم کردم و با اشاره دست به سمت خودم پرسیدم:"?What am I" و پاسخ "You are a teacher" به هرحا شنیده شد. در میانه پرسش و پاسخ ها گریزی هم به پرسش اول می زدم که از ذهن های بچه ها پاک نشود.

در میانه همه اینها هم وقتی دانش آموزی حواسش نبود یا صحبت می کرد و یا هرچه ، سعی می کردم با جملات انگلیس دقیق و ژستها و زبان بدن و ..... مفهوم را برسانم و به هیچ عنان فارسی صحبت نکنم. جالب آنکه در هربار بالاخره یک یا چند دانش آموز بودن که متوجه منظور من می شدند و با گفتن فارسی آن با صدای بلند (به صورت ناخودآگاه و هیجان زده) معنی آن را به بقیه هم منتقل می کردند. این دانش آموزان را فورن تایید می کردم و از دان آموزان دیگر میخواستم برایشان دست بزنند.

دانش آموزان ضعیفتری را که موفق به پاسخ به سئوالات می شدند هم مورد تشویق قرار می دادم.

پرسش هایم را با سئوال آسانتر "?What is he" از دانش آموزهایم ادامه دادم. به دوستانشان اشاره می کردم و این سئوال را می پرسیدم. آنها نیز بیشترشان موفق به پاسخ درست می شدند.

اما رسیدم به یک قسمت نسبتن سخت کار و آنهم که می بایست از یکی از دانش آموزان درخواست می کردم که از دوستانش بپرسد"?What is he" ولی اشاره اش به من باشد. یعنی به عبارت دیگر از شعل من از آنها بپرسد. باورش شاید کمی سخت باشد ولی با جملات انگلیسی کاملن رسمی و با کلماتی مثل question ، ask ، answer ، point to me، come on ، your friend و ...... که در لابلای جملاتم استفاده می کردم و همچنین ایما و اشاره و ژست و .... توانستم به یکی از دانش آموزانم مفهوم این عمل را برسانم و او تا آخر کلاس از دوستانش می پرسید که من چه کاره ام و آنها هم به او پاسخ می دادند.

درپایان مرحله تدریس همین جمله ها را پای تخته نوشته و از آنها خواستم که آنها را در دفترشان بنویسند و برای منزلشان هم همین تمرین را در نظر گرفتم تا تمرین رایتینگ هم به درستی انجام شده باشد.

از تجربه امروزم خیلی خوشحالم و امیدوارم بتوانم بارها و بارها آن را تکرار کنم.

3 نظر:

امیررضا تجویدی گفت...

سلام جناب بدری عزیز
روش جالبی است...یاد معلم زبان راهنمایی خودمان افتادم!!!!
خوش باشید و موفق

نیستان گفت...

ما هم استفاده کردیم

نون. ب. گفت...

تشکر از دوستان

ارسال یک نظر